طی 30 سال گذشته، مشاغل متعددی در صنایع مختلف روش شش سیگما را به کار گرفته اند. این روش به آن ها امکان می دهد خدمات و محصولات با کیفیت بالا را ارائه دهند، در حالی که عملاً ناکارآمدی ها و نقایص داخلی را از بین می برند.
اگرچه اکثر مشاغل مفاهیم پشت شش سیگما را درک می کنند، اما پیاده سازی آن نه تنها به یک درک کلی بلکه به یک استراتژی جامع نیاز دارد که عناصر لازم برای یک برنامه با کیفیت و موفق را مشخص می کند.
بدون این برنامه، اعضای تیم می توانند برای اختراع نسخه خود از برنامه تلاش کنند، اما ممکن است هدف آن ها را به خطر بیندازد. در این جا چند نکته اساسی وجود دارد که هنگام اجرای یک برنامه موفق شش سیگما باید در نظر داشته باشید:
ایجاد یک هدف مشترک
هنگامی که یک سازمان تصمیم به اجرای برنامه با کیفیت شش سیگما می گیرد، کار بعدی آن باید این باشد که همه اعضای تیم را در یک صفحه قرار دهد. اعضای تیم باید شامل کارکنان نزدیک به تولید و همچنین ادارات و ارائه دهندگان خدمات باشند. از طریق یک دستورالعمل اجرایی، باید یک هدف مشترک برای همه کارکنان، جهت کاهش تنوع، تعیین شود و اهداف و ایده های برتر باید تعریف شود و به همه اعضای تیم داده شود.
استاندارد سازی متدولوژی
برای موفقیت یک پروژه شش سیگما باید یک رویکرد استاندارد تعریف شود. در غیر این صورت، افراد زیادی در تیم ساعات بی شماری را صرف تعریف مجدد آن خواهند کرد. استانداردسازی فرآیندها برای دستیابی به شش سیگما به افراد امکان می دهد تا بر روی کاهش انحراف استاندارد در پروژه های فردی خود تمرکز کنند، تا اینکه وسواس زیادی در مورد روش مورد استفاده داشته باشند. استانداردسازی یک رویکرد مشترک ایجاد می کند، به این معنی که زمان اجرای پروژه ها را می توان تا حد زیادی کاهش داد. همچنین باعث ایجاد یک زبان و هدف مشترک می شود و فرهنگ واقعی کار گروهی را امکان پذیر می کند.
Cp و Cpk را تعریف کنید
دستیابی به ارزش بالا Cp و Cpk به این معنی است که یک تیم در رسیدن به اهداف شش سیگما موفق بوده است، اما ابتدا باید این اهداف تعیین شوند. هر هدفی که انتخاب شود، باید مستقیماً با هدف کیفی سازمان که در اساسنامه پروژه تعیین شده است، گره بخورد.
برای موفقیت واقعی شش سیگما، هدف کیفیت نباید مانند "نقص صفر" مبهم باشد که به در واقع، واقعی نیست. در عوض، سازمان باید ارزش یا چالش خاصی را تعیین کند تا اطمینان حاصل شود که Cp و Cpk دقیق، اما قابل دستیابی هستند.
نقشه را ترسیم کنید
برای این که برنامه با کیفیت متمرکز و به موقع اجرا شود، باید نقشه ای تهیه شود، تیم ها مشخص شوند و فرآیندها برنامه ریزی شوند. سازمان ها باید آگاه باشند که تکمیل برنامه های بهبود فرآیند از چند ماه تا چند سال به طول می انجامد. در این دوره باید منابع، زمان و پول خود را عاقلانه سرمایه گذاری کند.
در مرحله برنامه ریزی، مدیران باید استخدام یک مشاور خارجی را در نظر بگیرند که با تدوین برنامه Six Sigma، کارکنان را آموزش داده و مربیگری کند و در نهایت بر اجرای آن نظارت کند.
تعیین زمان برای ارائه داده های جاری
در طول اجرای برنامه، بررسی ها و ممیزی ها باید انجام شود تا از پیشرفت آن اطمینان حاصل شود. داده ها باید ارائه شوند و تیم ها باید پیشرفت، نقاط عطف، موانع راه، نیازها و یافته های خود را شرح دهند.
ایجاد روش هایی برای بهینه سازی فرآیندهای غیر فنی
فرآیندهای نامرئی مانند آنچه در بخش های خرید و امور مالی یافت می شود، باید علیرغم ماهیت غیر فیزیکی یا غیرقابل لمس تعریف، اندازه گیری، تعیین کمیت و بهینه سازی شود.
وقتی شش سیگما به درستی اجرا شود، ناکارآمدی را کاهش می دهد و می تواند کارایی و بازده بسیار بالایی را ایجاد کند. برای موفقیت، سازمان ها باید بر اساس آن برنامه ریزی کنند، سرمایه گذاری عاقلانه داشته باشند و اهداف بلند مدتی در سر داشته باشند. توسعه یک استراتژی منسجم و جامع برای اجرای شش سیگما، احتمال دستیابی یک شرکت به این اهداف تجاری را افزایش می دهد.
گروه مدیریت فرآیند پارس می تواند کلیه خدمات فنی موردنیاز را در جهت پیاده سازی و ساخت فرآیندها در پروسس میکر به شما ارایه دهد.
https://www.sixsigmadaily.com/6-important-tips-six-sigma-success/
هیچ دیدگاهی تا به این لحظه در این صفحه ثبت نشده است